پر شه دفتر.

ی سری ایده هست ، ی سری کار ، با ۲۴ ساعت وقت.شبانه روز وقت کمی در اختیارم گذاشته ،

زمان واسم کمه ، تله ست. اگه تو بعد چهارم بودم زمان در اختیارم بود و قطعا تعیین مکان راحت تر از کنترل زمانه.

هندل کردن همه اینا با درگیری های فکری که دارم فراتر از سخته.

گفت شماره حساب بده ، تردید دارم.

بالاخره باید ی جوری پولش دراد دیگه؟ این خانواده هیچ جوره قرار نیست بابت المپیاد حمایتم کنن.

امروز کنکور تجربی بود. نمیخوام ۱۴۰۶ ی همچین روزی سر جلسه کنکور در حال حل سوالای ریاضی باشم و فکر کنم کاش اول زمین شناسی و جواب میدادم.

سختمه ، روم فشاره.

خواب بد میبینم و باز میخوابم.

سختمه.از رنک گروه مطالعاتی هم عقبم.

شاید.