موشک اصلی شاتل فضایی

موشک اصلی شاتل فضایی

داشتم همینطور می گشتم که به این شعر رسیدم.رضا صادقی بعد از المپیاد برای دبیرش نوشته=) 

اینا کافی نیست ، من به روزی ۱۰ ساعت هم رسیده بودم ، این کافی نیست..

باز من صادق ترم.بچه های گروه مطالعاتی و تا بیدار نکنی درس نمیخونن.دلیر می گفت باید زور بالاسرتون باشه!

مثلا سارینا و دلارام هر روز ساعت مطالعه ثبت میکردن ، یا علی هر روز به خودم گزارش میداد.

دو روزه نبودم هیچ خبری از هیچکدومشون تو گروه نیست.

حصین میگه " من تو ترکم ، خیلی وقته".

خسته شدم.

خیلی خسته.

گفتم بگو آقای دکتر جوابتو بدم ، گفت ، فقط خندیدم.

رو ۶ ساعتم ثابت شم راضیم.

یک ماهه درس نخونده بودم ، طبیعیه.

کی اهمیت میده.

باشگاه امروز تعطیل بود.

نفس اماره!

شب بخیر.

شعر!

الا ای سلیمانی ای نیک بخت * الا ای صاحب شیمی و تاج و تخت

من آن رفته در هنگ کنگم که باز * طلا از پی نقره آرم فراز

به جبر و ریاضی بوم شیر مرد * به شیمی ولی همچو یک موش زرد

من از امتحان سخت نالیده ام * پس از حق به امید تو مانده ام

به من نمره ای ده که شادان شوم * که گر ده بگیرم پریشان شوم

ز من این نخواه ای دبیر شریف * که باشم بر این امتحانت حریف

نپرس از من آن واکنش های سخت * که می بشکند ساقه هر درخت

ز شیمی نوشتن چه سودی مراست ؟ * چه غم گر شود واکنش بیش و کاست ؟

چرا Y,X نمایم رها ؟ * شوم از ریاضی به سختی جدا ؟

چه سر دربیارم که محلول چیست ؟* که ما بین مولکول و سلول چیست ؟

چه دانم که در نقطه انجماد؟ * چه آید بلا بر سر مایعات ؟

فشار بخار از چه آمد پدید ؟ * در این واکنش چه کم شد یدید ؟

چرا وزن این میخ سربی کم است ؟ * چرا آن فلان واکنش در هم است ؟

چرا باشد این واکنش نیمه پیل ؟* چرا داخل ماست شد زنجفیل ؟

چو بازی دهد واکنش با اسید * نمک از چه می آید آنجا پدید ؟

چرا H مثبت فراوان شده ؟* چرا رنگ محلو ل پنهان شده ؟

چه ربطی است بین دما و فشار ؟ * چرا گشته روشن چراغ مدار ؟

خلاصه غرض زاین همه حرف مفت * ز بد گفتن از درس گردن کلفت !

بود این که بر بنده منت نهی * یکی 20 بی رنج و زحمت نهی