سال ها پیش وقتی مردم در دهه ی بیستم میلادی ، تنها به عمل های زیبایی و کسب درامد از راه های آسان فکر می کردند، دخترک مغموم و آشفته به نظر می رسید. اطرافیانش در سدد این بودند که به هر طریقی ( از جمله طعنه های زبانی و ارسال مقالات روانشناسی برای او) ثابت کنند که مشکلات روحی دارد. افسردگی گریبان گیر او نبود ، در حقیقت ، از هیچ بیماری روحی دیگری هم رنج نمی برد. خانواده اش شاهد این بودند که به ندرت لبخند می زند ، از اتاق تاریک و کوچکش خارج نمی شود و ساعاتی طولانی می خوابد.این نشانه ها هر خانواده ای که سرپرست یک نوجوان هستند را نگران می کرد ، همانطور که والدین او نگران بودند. اما دخترک اینطور فکر نمی کرد. بابت هیچ چیز نگران نبود، حتی مدت طولانی بود که هیچ اندوهی درون خود احساس نمی کرد. کتاب هایش را گوشه کناری می گذاشت و بعد به فکر فرو می رفت ، کاری که بیشتر مردم در آن دوران از آن غافل بودند. علاوه بر نگرانی های والدینش در باب افسردگی او ، دخترک بابت کتاب هایی که می خواند هم سرزنش می شد. فکر می کرد این احمق ها تنها به این دلیل از مرگ می ترسند که قدرت پذیرش پایان همه چیز را ندارند. یک بار وقتی قسمتی از کتاب مورد علاقه اش -ورونیکا تصمیم می گیر بمیرد- را برای برادرش خواند ، دعوای بزرگی سر گرفت. این افکار برادرش را آزار می داد ، ترس های وجودی اش را آشکار می کرد و بیشتر از هرچیزی باعث می شد دخترک برای دفعات متوالی به حقیقتی اجتناب ناپذیر پی ببرد : بشریت نمی تواند پایان را بپذیرد. دخترک افسرده نبود ، دیوانه هم نبود. او از مرگ اندیشی نمی ترسید ، و معتقد بود این مردم به سبب ترسی که از مرگ و شفای ابدی دارند دیوانگان واقعی هستند..
 

2 نظر1 پسند

اون روز و میبینم که..

!Interrupted
1402/4/8، 08:31

کلی فیلم برای ساخت ی ولاگ بلند دارم اما حوصله ادیت؟ بیا فقط نگهشون داریم.

تو روزای عادی وقتی صبح زود بیدار میشدم اینطوری بودم که الان بیهوش میشم- حالا تو روز تعطیل ساعت هفت صبح خیره به سقف :

 

0 نظر1 پسند

شاید همین لیاقتته.

!Interrupted
1402/4/6، 22:49

نمیدونم ، حتی از دستورالعمل جدید مسابقات هم چیزی نمیدونم. این سازمان تقصیری نداره ، وقتی رده بالا ها بدقولی های بدتر از این تو سابقشون دارن انتظار دیگه ای نمیشه داشت.

امروز عکس های خوبی گرفتم :) ۶۰ تا تست زدم و ۴۰ دقیقه ورزش کردم. چند تا لوگو از شرکت های مختلف بررسی کردم. نتیجه همیشگی..هرچقدر طرح مینیمال تر باشه بیشتر تو حافظه مردم میمونه. و خب واقعا از ۵ صبح بیدار شدن و شب و دیر خوابیدن خسته شوم:(

0 نظر2 پسند

گاردتونو بیارید بالا.

!Interrupted
1402/4/5، 17:05

تباه تر از اونایی که برای آرتیست مورد علاقشون/خصوصا کیپاپ ایدل ها فن پیج و فن بلاگ میزنن و فکر میکنن زندگیشون بدون اونا معنا نداره ، فقط همکلاسی منه که عاشق ریحانه پارسا شده:)))))))))))))))

2 نظر0 پسند

Break

!Interrupted
1402/4/4، 13:06

از وقتی سوشال مدیا رو پاک کردم وقتی سمت گوشی میرم انگار هیچی نیست و منتظر چیزی نیستم ، پس ناخداگاه کنار میزارمش. پیشنهاد میکنم امتحان کنین خیلی حس خوبیه:)

2 نظر3 پسند

انگار طلب دارم از همه.

!Interrupted
1402/4/2، 15:01

سال قبل مسئول مسابقات گفت فکر میکنید سطح سوالات چطور بوده و بزرگسالان چطوریه ، گفتم من پروژه هایی بزرگسالان سال های قبل رو بررسی کردم خیلی سخت تره. داشت درباره ورلد اسکیلز ۲۰۲۱ حرف میزد ، میگفت ی پسر ۱۵ ساله دیپلم افتخار گرفته. سه سال قبل کسی که همیشه مراقب بوده چیکار میکنم تو ی کلاس تایپوگرافی ثبت نامم کرد. من؟ اره.تمام مدت میخوابیدم. در نهایت هم مدرکی نگرفتم. شاید اگر از همون موقع شروع میکردم الان اینجا نبودم..الان کجام؟

ببین زندگی میسازم کی از اتاقم.

0 نظر1 پسند

کلی از کارا مونده.

!Interrupted
1402/4/2، 12:51

امروز خیلی دیر بود ، ورزش کردن تو گرمای سگی فقط باعث میشه از حال بری.دیروز که اون ویدیو رو دیدم از خود بی خود شدم.مسابقه..چرا سال قبل انقدر جدی نگرفتمش؟

-این هفته ای که داره میاد به جای دیدن دوره های ضبط شده میرم پیش ی مربی ، حضوری. سال قبل هم با فوتوشاپ اوکی نبودم و شاید علت اینکه نتونستم مقامی بیارم همین بود. باید لوگوی شرکت لباس رو با ایلوستریتور طراحی میکردیم و پوستر تبلیغاتی رو با فوتوشاپ‌.در نهایت من همشو با ایلوستریتور انجام دادم..فقط فکر کردن به علیرضا باعث میشه جوش بیارم.

هنو کلی از کارا مونده..

0 نظر2 پسند

شدی واسم یادش بخیر.

!Interrupted
1402/4/1، 19:38

حس میکنم بلاگیکس محل تجمع طرفدارای میراکلس عه.عمیقا دلم میخواست تصورم از اینجا که شبیه بلاگفا بود واقعی باشه ، اما خب.امروز ی چیزی شبیه روزایی رویایی ژورنالم بود ، خیلی طولانی و پرکار و کاش میشد استراحت کرد.اسامی ثبت نام شده های مسابقه و مشخصاتشون منو میترسونه چون همشون هنرستانی و خبره ی گرافیک به نظر میان ، حداقل دانش و اطلاعاتشون از منی که مطالعم در سطح کتابای معرفی گرافیک بوده بیشتره. و اون پسر ، سال قبل نفر اول بود. رو به روی من نشسته بود.از چهره ش مشخص بود ، شایدم دارم سخت میگیرم.anyway,تمام تلاشمو میکنم. در ضمن ۱۴۳ تا تست زدم.شروع خوبی بود.در کل روز خوبی بود..

 

0 نظر2 پسند

خفنی چون همه جات دهنیه.

!Interrupted
1402/4/1، 11:20

ولی فضای بلاگیکس مناسب روزانه نویسی نیست ، اصلا.

 

0 نظر3 پسند
  1. چک کردن سایت آزمون
  2. مرتب کردن اتاق
  3. یک ساعت تست و مطالعه تحلیلی
  4. تمرینات کانال تلگرام
  5. مطالعه درباره رنگ ها ۱۰ صفحه
  6. مطالعه کتاب هنر های تجسمی ۲۰ صفحه
  7. مرتب کردن جزوه و کتاب ها 

 

0 نظر1 پسند
قدرت گرفته از بلاگیکس ©
© هم آماده باش ، هم تیکه پارم.