قصد ندارم مثل شهریور ماه ۱۴۰۲ بنویسم : in the end، چون نوشتن های من هیچوقت تمومی نداره.

قصد دارم بگم،لطفا برو و وقتی برگرد که روی نوشتن داشته باشی.

نه خجالتِ نشدن و شرم نوشتن از وقایع تکراری و ناخوشایند.

این بار هم، هم آماده باش ، هم تیکه پاره م.

پ.ن : میخوام توی کمترین حالت،۸ کیلو وزن کم کنم.تمینویسم از نتیجه.

0 نظر5 پسند

آنچه خواهیم انجام داد؟

!Interrupted
1404/1/22، 17:05
آنچه خواهیم انجام داد؟

قصد دارم تصور کنم که توی خرداد ماه،یا تابستون،من هم قراره عضوی از عده ای باشم که قراره توی لیگ بازی کنن.

حدودا ۵۰ روز زمان هست تا اون موقع،و حتی فکر کردن به اینکه اسمم کنار افرادی باشه که لیگ دسته یک بازی میکنن خنده داره.

اما لااقل میتونم ی کاری درباره ش کنم.

وزن من برای قدم زیادیه.توی جدول اوزان وزن ۵ محسوب میشم،اما اگر بتونم به -۴۹ برسم عالی میشه.چون به تور بازیکن های وزن ۵ خوردم.حتی ذره ای بهشون نزدیک هم نیستم.

علاوه بر اون ، چند وقتیه که دارم روی ضربه تنه کار میکنم و جواب داده.وقتم به اندازه ای نیست که روی سر کار کنم.

اگر سرعت و چرخشی های تنه رو به ۸۰ برسونم،میتونم تا حدودی ضعفم توی سر زدن و جبران کنم.

شاید حالم بهترشد،شاید از این اوضاع اسفناک فاصله گرفتم.فعلا که رو به موتم.

پ.ن:عنوان،جمله ای پر محتوا از معلم فیزیک.

0 نظر2 پسند
بهترین فیلم فروردین ماه،با اختلاف‌.

در دنیای تو ساعت چند است؟-۱۳۹۳.

0 نظر3 پسند

گفتنی ها با تو دارم.

!Interrupted
1404/1/16، 19:11
گفتنی ها با تو دارم.

رفتم و چند قلم وسیله برای شروع مدرسه خریدم.(از مهرماه پر بار تر.)

توی قفسه کتاب ها که میگشتم،یک کتابی پیدا کردم با عنوان"همه آن سال های بدون خاطره". نویسنده ش رو نمیشناسم و روی جلدش هم خلاصه ای ازش نبود تا سر در بیارم که قصه ش چیه.

اما جلدش،امان از جلدش،با لمس کردنش رفتم به قبل از ۱۳۴۰،بوی روزنامه کهنه ی نو می داد،(کسی که سمفونی مردگان خونده میفهمه.) و انگار حتی بدون اینکه چیزی از کلمات داخلش بدونم داشت وادارم می کرد تا بخرمش.

بعد تر به عنوان کتاب فکر کردم،و فکر کردم،اگر قرار بود من هم کتابی با این اسم بنویسم،قطعا مربوط میشد به سال های نوجوونیم.

پر از اتفاق،خالی از خاطره.

پ.ن :عکس کاور پست رو سال قبل وقتی شمال بودیم  گرفتم.انتخابش کردم،چون جز چند عکس و چند خطی نوشته،چیزی از اون روز ها یادم نیست. این باعث شد وحشت کنم،که نکنه در نهایت از تمام زندگیم چند قطعه عکس و همین سیاه مشق های نصفه نیمه باقی بمونه؟

2 نظر7 پسند

عنوان،الزامی تر از هر چیزی.

!Interrupted
1404/1/14، 16:48
عنوان،الزامی تر از هر چیزی.

از ۱۴۰۴ سلام.

صرفا خواستم قدمی که در باب انیمیشن و طراحی کاراکتر برداشتم رو اعلام کنم.

چیز های زیادی از فریلنسرینگ ، تولید محتوا و قابلیت و ابزار های جدید ایلوستریتور یادگرفتم.

اگر حرفه ای تر بودم،نزدیک بود اولین پروژه های زندگیم و بگیرم.

شاید سرتیفیکیت جدیدی برای قاب کردن و زدن روی دیوار نداشته باشم،اما این تجربه ها ارزشمند تر از یک تکه کاغذه.

حالا که دارم مینویسم،بعد از مدت ها از ی خواب عمیق بیدار شدم.

خواستم بنویسم احتمالا،اما حالا میگم قطعا قراره به زندگی برگردم.

بعد از ی خواب زمستونیِ مضاعف.

پی نوشت: عکس کاور با iso بالا گرفته شده.فهمیدم اگر دیاف کم کنم و iso رو تو بالاترین حد ممکن بزارم،(طوری که سوختگی نداشته باشه) ، میتونم از این عکس هایی بگیرم که وایب قدیمی داره.

2 نظر8 پسند
قدرت گرفته از بلاگیکس ©
© هم آماده باش ، هم تیکه پارم.